loading...
تازه های صنعت
مجید علوی بازدید : 56 شنبه 26 مهر 1399 نظرات (0)

ونزیا 77 - مردی که پوست خود را فروخت: مرور

مردی که پوست خود را فروخت ، تأملی زیبا و دقیق در مورد سیاست و هنر پناهندگان با تمرکز بر آزادی است.

 

توسط مارتینا بارون -14 سپتامبر 2020 11:56

 

هنر مرز ندارد ، اما قلمروها مرز دارند. و بسیاری از اینها همچنین دارای قوانینی ، شکنجه ، زندانهایی است که شهروندان باید از آن فرار کنند ، آنها می خواهند خود را آزاد کنند ، به این امید که در سرزمین های جدید فرود بیایند و امیدوارند که روزی بتوانند در سفر آزاد باشند. اینگونه است که شکل پناهنده ایجاد می شود ، از شخصی که خانه و خانه ندارد ، یا بهتر بگوییم می تواند خانه هایی داشته باشد ، اما ریشه های واقعی برای او وجود ندارد که بتواند با آرامش داشتن جایگاه خودش در جهان زندگی کند. این که به او تعلق دارد ، از او محافظت می کند ، باعث می شود که در این زندگی که اجازه حرکت دارد ، احساس امنیت ، عاری از هرگونه پیوند و خودمختاری کند.

 

اما اگر برای انسان آزادی یک مفهوم انتزاعی است که اغلب اوقات باید به قوانین و شرایطی اشاره داشته باشد که استقلال را مجاز نمی داند ، آثار هنری تقریباً قدرت انتقال از مکانی به مکان دیگر را دارند. مکان ، دور شدن و بازگشت به مکانهایی که از آنها استقبال کرده اند ، حرکت در عقب و جلو در هر گوشه زمین برای لذت بردن و لذت بردن از اعتبار خود ، همان چیزی که آنها را متحرک و در عمل می کند.

 

مردی که فروخته شد - خال کوبی ویزا در پشت او مردی که پوست خود را فروخت ، فیلمبردار

با این حال ، در این دیدگاه که هنر را بیشترین فرصت برای اشتراک می داند ، که در آن جنبه گشودگی و فرصت است که به انتشار و فراگیر شدن آن می پیوندد در حالی که اثبات می شود دارای امتیاز است ، این یک تاریک تر و بیشتر است آنچه که "مردی که پوست خود را فروخته" نشان می دهد کمتر درخشان است ، بی اخلاقی که در عین سخنگوی صراحت و انحصار ، اخلاقی به نظر نمی رسد ، جایی که یک امضا می تواند شما را صاحب بدن کند و بدن می تواند به بوم هنرمند تبدیل شود. این دقیقاً همان اتفاقی است که در فیلم کاوتر بن هانیا رخ می دهد ، جایی که سیاست پناهندگی با ارائه سیاست های هنری برای ارائه محدودیت های مشابه ، دیکتاتوری ها و تعهدات مرزی با اینهان الهام گرفته از اثر ویم دلووی تیم ، هنرمند بلژیکی در سال 2006.

 

سام علی (یحیی ماهاینی) که مجبور به فرار از لبنان می شود راهی پیدا می کند تا به اروپا برسد و با عشق زندگی اش دوباره متحد شود. هزینه ای که او باید بپردازد ، همیشه او را تحمل خواهد کرد: مردی که توسط یکی از سران نیزه هنر معاصر متقاعد شده ، ویزایی را به پشت خال کوبی می کند تا ظلم و ستم توسط مردان و شهروندان سوریه را نشان دهد ، بنابراین به فکر خرید است آزادی جدید ، اما یافتن شیelf متعلق به مردی که پوست او را خریداری کرده است.

 

تأملی پیچیده که مردی که پوست خود را فروخت ، در سطح اخلاق ، عدالت ، بازار و فروش باز می کند ، بلکه همچنین در ذات هنر و در فضایی مانند آن محدود به اثری است که متعلق به آن است ، به طور کامل. ، در دستان یک هنرمند است. داستانی هیجان انگیز که توسط کاوتر بن هانیا فیلمنامه شده و حتی با احترام به پارامترهای سوژه ای که فیلم از قبل تعیین کرده بود ، صحنه بهتری را به نمایش می گذارد. اثری که موفق به برقراری گفتگوی مستقیم با محدودیت هایی می شود که غالباً بر انسان تأثیر می گذارد و در بخشهای کلان مشاهدات وی راهی برای ایجاد یک بحث بسیار ظریف پیدا می کند که با پیگیری داستان شخصیت سام علی حل می شود ، که به معنای واقعی کلمه تمام انتظارات ، همه آن امیدها ، فرصتهای انتقام از پناهنده ای را که براحتی ظاهر خواهد شد ، دوباره بر روی پوست خود قرار می دهد.

 

مردی که پوست خود را فروخت - عشق و تمثیل هنری سام علی ، مردی که پوست خود را فروخت ، فیلمبردار

بنابراین ، مسئله سازی وقوع هنر و مجاز پذیری که آن را احاطه کرده است ، گفتمانی را پایه گذاری کرد که قبلاً دستاوردی مانند The Square با جدا شدن و وقت شناسی بیان کرده بود به عنوان نخل طلای جشنواره فیلم کن ، مرد Who Sold This Skin اتهامات خود را بدون هیچ گونه حمله به شخصیت های خود پیش می برد ، از محدودیتی که در آن شخصیت اصلی آن مجبور است رنج می برد ، اما همچنین سعی می کند مثل انسان و دوست داشتنی را که شخصیت های آن را متمایز می کند ، با وضوح تنظیم کند. فیلمی با میزانسن زیبا ، اما با ماهیت احساسی و هیجانی که هرگز تماشاگر را برای تماشای فیلم دور نمی کند و به او نزدیک می شود به گونه ای که به یک محقق با دقت در داستان سام علی تبدیل می شود ، از عدم تعیین سرنوشت که او را مجبور به اجرا ، بازیابی خود ، خود را بفروشد و خریداری شود ، در واقع مشارکت فکری و همدلی مردم ، که در نتیجه شاهد اثری هستند که در همه زمینه های آن تنظیم شده است ، فعال می شود.

 

از موقعیتی که در رنگ به دنبال راهی برای روشن کردن داستان خود است ، یادآوری تقریباً همان رنگ هایی که به پشت خال کوبی شده شخصیت اصلی ، لحظه ای متفاوت بخشید ، مردی که پوست خود را فروخت ، داستانی را که در چندین سطح انجام شده است ، تجزیه و تحلیل و در آغوش می گیرد. "

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 36
  • بازدید ماه : 135
  • بازدید سال : 1,130
  • بازدید کلی : 6,782